کسب و کار خدماتی
چگونه کسب و کار خدماتی راه اندازی کنیم؟
شنبه 9 شهريور 1398
609
شامل فعالیت هایی است که برای انتقال کالاها و خدمات از مکان تولید به محل مصرف، ضروری اند. بنابراین، خرید و فروش کالاها و خدمات و تمام فعالیتهایی را که انجام معادله را تسهیل می کنند(انبارداری، درجه بندی، بسته بندی، تامین مالی و...)شامل می شوند. کسب و کار خدماتی، کسب و کار تجارتی را نیز شامل می شود و به انجام آن کمک می کند. وظیفه ی اساسی کسب و کار خدماتی، برداشتن موانع فردی، مکانی، زمانی، مبادلاتی، دانشی و غیره است و جریان آزاد کالاها و خدمات از تولید کننده به مصرف کننده را فراهم می سازد.
انواع کسب و کار خدماتی
1- خدمات حمایتی:
بانکداری
حمل و نقل
بیمه
انبارداری
بسته بندی
تبلیغات
2- خدمات مستقیم:
داخلی
هنری
بهداشتی
بیمه ای
ارتباطات
کسب‌وکارهای خدماتی این امکان را فراهم می‌آورند تا آزادانه از مهارت‌های خود به‌عنوان اهرمی برای پیشرفت استفاده کرده و سود کسب کنید. می‌توانید ضمن کمک به سایر افراد، علایقتان مانند روابط عمومی یا نویسندگی را در خود پرورش دهید. با این‌وجود، تمرکز بیشتر کسب‌وکارها بر شیوه انجام کارها است تا طراحی شبکه و وب سایت جالب.
یک کسب‌وکار همیشه یک کسب‌وکار است و اینکه خودتان کسب‌وکاری را راه بیندازید اصلاً کار آسانی نخواهد بود. در حقیقت می‌خواهید مطمئن شوید که قبل از شروع، از همه جوانب کار آگاهی دارید. کارآفرینانی که کسب‌وکار خدماتی را راه‌اندازی کرده‌اند، علاوه بر این که به اتخاذ بهترین شیوه برای پیشرفت و توسعه کسب‌وکار، اهمیت می‌دهند. به چالش‌ها و مزایای پیش رو نیز اهمیت می‌دهند.
چرا کسب‌وکار خدماتی راه‌اندازی کنید؟ ممکن است شرکت‌های خدماتی نسبت به سایر کسب‌وکارها نامتعارف‌تر باشند، اما مزایای زیادی در شروع چنین کسب‌وکارهایی وجود دارد:
راه‌اندازی کسب‌وکار با هزینه کم: توسعه و فروش محصول فیزیکی منوط به‌صرف زمان، پول و انرژی است. حتی اگر کسب‌وکاری مبتنی بر تجارت الکترونیکی را اداره می‌کنید، همچنان باید با بسته‌بندی، حمل‌ونقل و نرخ‌های بازده دست و پنجه نرم کنید. در یک کسب‌وکار خدماتی، محصول، خود شما هستید. هزینه‌های راه‌اندازی، هزینه‌های سربار یا هزینه‌های تولید کم یا ناچیزند- تنها کاری که می‌بایست انجام دهید این است که مشهور شوید بر سر زبان‌ها بیفتید.
مدیر یک شرکت ارتباطی می گوید: «کسب‌وکارم را با سرمایه‌گذاری بسیار کمی آغاز کردم؛ وب‌سایت و کارتهای ویزیتم را خودم طراحی کردم و تنها یک لپ تاپ و مقداری تجهیزات اداری داشتم. برای کسب‌وکار من، تبلیغات دهان‌به‌دهان از طریق شبکه‌ای از افراد، بزرگ‌ترین راهنمایم برای رسیدن به مشتریان بالقوه بوده و همچنان نیز هست و به همین خاطر مجبور نبودم برای تبلیغات یا بازاریابی برای کسب‌وکارم هزینه کنم.
انعطاف‌پذیری: در بسیاری از موارد، کسب‌وکار خدماتی بسیار انعطاف‌پذیرتر از کسب‌وکار تولیدی است. علاوه بر اینکه می‌توانید هر زمان و هرکجا که هستید کارکنید، به‌راحتی می‌توانید خدماتتان را با توجه به نیازهای فردی مشتریانتان تنظیم و سفارشی‌سازی کنید.
بریان ویگم ، مدیرکل آژانس بازاریابی دیجیتال وِن دیجیتال می‌گوید: «اگر یک مشتری از چگونگی عملکرد کمپین یا وب‌سایت راضی نباشد، می‌توانید با توجه به بازخوردهایشان در زمان مقتضی تغییرات لازم را ایجاد کنید. انجام چنین کاری برای محصولات دشوارتر است، چون ممکن است به آزمایش، صدور گواهی و دوباره‌سازی نیاز داشته باشد.»
کامیابی: هنگامی‌که وقت و مهارت‌هایتان را به‌جای محصول فیزیکی ارائه می‌کنید، با مشتریان و مصرف‌کنندگان خود به شکلی شخصی‌تر و صمیمی‌تری ارتباط برقرار می‌کنید. نه‌تنها با استفاده از استعدادهایتان سود به دست می‌آورید، بلکه از کمک به دیگران احساس کامیابی و شادکامی می‌کنید.
چالش‌های صنعت خدمات
علاوه بر مزایای زیادی که برای کسب‌وکار خدماتی وجود دارد، چالش‌هایی نیز وجود دارند که منحصر به این نوع کسب‌وکارند.
قیمت‌گذاری: چطور می‌توانید بین ارائه نرخ‌های رقابتی، قیمت‌گذاری بر ارزش واقعی و زمانی که به کار اختصاص می‌دهید تعادل برقرار کنید؟ اغلب کارآفرینان حوزه خدمات، به‌ویژه فریلنسرها ، در ابتدای کار، کارشان را کمتر از واقع ارزش‌گذاری می‌کنند و برای به دست آوردن مشتریان بیشتر هزینه را به‌شدت کاهش می‌دهند.
بکی رابینسون ، بنیان‌گذار و مدیرعامل شرکت تبلیغاتی ویوینگ اینفلوئنس می‌گوید: «در ابتدای کارم، زمان و بودجه لازم برای خدمت‌رسانی به مشتریان را درست ارزیابی نکردم.» برای غلبه بر این مشکل، بکی رابینسون سیستم ردیابی زمانی ایجاد کرد که به او و تیمش اجازه می‌داد تا دریابند چه چیزهایی واقعاً برای ارائه خدمات شرکت به مشتریانش ضروری است.
اگر چندین نوع خدمت مختلف ارائه می‌کنید، اسنلن «منو» قیمت‌گذاری را پیشنهاد می‌دهد تا از طریق آن هزینه‌ها را کاهش داده و پکیج‌های خدماتی اصلی را به بخش‌های کوچک‌تر تقسیم کرده و نرخ ساعتی برای هرکدام از خدمات در نظر بگیرید. بسته به نوع صنعت و کسب‌وکارتان نیز می‌توانید یک مدل تنظیم قیمت‌گذاری در نظر بگیرید.
فروش خودتان: اکثر کارآفرینان حوزه خدمات اذعان داشته‌اند که فروش خودشان در جایگاه «محصول»، یکی از سخت‌ترین کارهایی است که مجبور بوده‌اند در ابتدای کسب‌وکارشان فرابگیرند.
پت پتتی ، مدیرعامل و بنیان‌گذار شرکت مشاور بازار کسب‌وکار، کاتالان ، می‌گوید: «با محصول است که مشتری معمولاً آنچه را به دستش می‌رسد درک می‌کند. شما محصول را می‌بینید، حس می‌کنید و حتی می‌تواند آن را امتحان کنید. محصولات نهایی در حوزه خدمات کاملاً متفاوت بوده و در دنیای ما، مشتری ممکن است حتی چند ماه پس از دریافت خدمت، به کیفیت آن پی نبرد.»
اسنلن می‌گوید مؤثرترین راه برای یادگیری در کسب‌وکار شخصی‌اش، از طریق ایجاد برند آنلاین قوی، به‌ویژه در رسانه‌های اجتماعی بصری مانند اینستاگرام، فیس‌بوک و یوتیوب بوده است. اسنلن می‌گوید: «در رسانه‌های اجتماعی، نکات آموزشی و انگیزشی در مورد صنعت و کسب‌وکارم به اشتراک می‌گذاشتم. این کار را به‌صورت ضمنی حین رودررویی با مشتریان و نکاتی که در مورد خدمت عرضه‌شده، ارائه می‌دادم- نکات را همیشه با تصاویر قانع‌کننده و هشتگ‌های مربوطه ارائه می‌دادم. این کار راهی عالی برای افزایش فالوورها، برقراری ارتباط با مشتریان ایده‌آل و ایجاد نمونه‌هایی سازمان‌یافته از کارهایم که شخصیت و کسب‌وکارم را بازتاب می‌دادند، بود.»
رقابت شدید: یکی از بزرگ‌ترین مزایای کسب‌وکار خدماتی این است که شروع به کارشان بسیار آسان است. با این‌وجود، می‌تواند یکی از بزرگ‌ترین معایب آن‌هم باشد. تنها کسی می تواند محصول شما را عرضه کند که توانایی های شما را دارا باشد، بنابراین ممکن است سربلند کردن میان رقبا شبیه به نبردی دائمی باشد.
کریستال کندریک ، رئیس شرکت خدمات تخصصی صدای مشتری می‌گوید: «موانع خیلی ناچیزی برای ورود به حیطه کسب‌وکارهای خدماتی وجود دارد. درنتیجه، رقبا در هر فرصتی که می‌یابند، ظهور پیدا می‌کنند. این رقبا غالباً شامل کارآفرینان پاره‌وقت، شاغلین در جستجوی درآمد مازاد، بیکارانی که تا زمان کارمند دائم شدن به‌صورت قراردادی کار می‌کنند و داوطلبانی است که به دنبال کسب تجربه یا مشارکت در کسب‌وکار هستند.»
کارآفرینان خدماتی می‌توانند باعرضه محصولی ملموس مانند کتاب یا راهنمای الکترونیکی، ارزشی مازاد ایجاد و اعتبارشان را افزایش دهند. به‌عنوان‌مثال، لیزا بیکر کینگ ، نویسنده و مدرس شرکت کُلبی دریافت که انتشار کتاب محصولی را در اختیارش قرار می‌دهد که با پیام برند وی همسو بوده و می‌تواند آن را در سخنرانی‌هایش هم به فروش برساند تا بیشتر با مخاطبانش ارتباط برقرار کند.
